۲۷ اسفند ۱۳۸۸

سال نو می شود

سال نومي شود

زمين نفسي دوباره مي كشد

برگ ها به رنگ در مي آيند و گل ها لبخند مي زند و پرنده هاي خسته بر مي گردند

و دراين رويش سبز دوباره...من...تو...ما...كجا ايستاده ايم

سهم ما چيست؟

نقش ما چيست؟

پيوند ما در دوباره شدن با كيست؟

زمين سلامت مي كنيم و ابرها درودتان باد

لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید

رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن

روزهایت رنگارنگ و نوروزت مبارک

در روزهای آخر اسفند کوچ بنفشه های مهاجر زیباست

در نیم روز روشن اسفند وقتی بنفشه ها را از سایه های سرد در اطلس شمیم بهار

انبا خاک و ریشه _میهن سیارشان_ در جعبه های کوچک چوبی در گوشه خیابان می آورند

جوی هزار زمزمه در من می جوشد

ای کاش ای کاش آدمی وطنش را مثل بنفشه ها در جعبه های خاک یک روز می توانست همراه خویشتن ببرد

هر کجا که خواست در روشنای باران در آفتاب پاک
.....
و آن که برداشت تاخت
و آن که برداشت سفره اش رنگین شد
خانه اش سبز شد
نوروزش ماهی هایی داشت با چشمانی سرشار از زندگی
و آن که کاشت...فقط و فقط کاشت
و سالهاست که یک نفر همچنان می کارد
وبر پشت پنجره ی خانه اش کفتر ها بدنبال دانه ای می پرند
....
نشسته ام...فكر مي كنم به سالي كه دارد نفس هاي آخرش را مي كشد،صدايي مي آيد و صاف خودش را مي اندازد وسط ذهنم
مي گويد:نه مینا خيلي وقت است كه ديگر بهار زورش نمي رسد به تغيير.از ماهي قرمز تنگ كه هر سال تعدادش زياد مي شود و عيدي هاي پدر بزرگ كه هر سال درشت تر مي شود اگر بگذريم بقيه اش مانند يك فيلم تكراريست كه همه جاي آن را خوب از بري.گير كرده اي وسط تكرار.بند كرده اي به چيز هايي كه خودشان به يك نخ نازك آويزانند...جلو نمي روي
سكوت
خيلي وقت است كه صدا كوله بارش را جمع كرده...من را تنها گذاشته با خودم،با ماهي كوچك تنگ و فكر عيدي هاي پدر بزرگ
...
رنگ می کنم
امسال را
سال نو را
زندگی را
...
رنگ کن
امسال را
سال نو را
زندگی را
...
قرمز
سبز
نارنجی
آبی
بنفش
زرد
سياه ... نه
صورتی
...
امسال سال من رنگ بايد داشته باشد
رنگ
رنگ
رنگ
زندگی رو رنگ کن
پ.ن : هنگام سال تحویل یک کوچولو هم به یاد ما باشید
پ.ن : امسال شاید با سال های دیگه فرق داشته باشه سالی پر از هدف و آرزوی رنگی با طعم توت فرنگی
پ.ن : امسال فرق داره...حتی تخم مرغ عید هم آماده است و رنگ نکردم آماده خریداری شد
پ.ن : امسال یک همراه دارم یک کسی که تا همیشه قول داده مثل کوه پشتم باشه
کسی که بیشتر از همه حتی خودم دوستش دارم...عزیزم مثل همیشه اول بودی و اولین تبریک عید رو بهم گفتی ، امیدوارم امسال به همه اون آرزوهای قشنگ و رنگی و هدف های مشخصمون برسیم
پ.ن : به یاد همه ی اونهایی که پارسال سر سفره هفت سین کنار ما بودن اما امسال تنها خاطره ی اونها با ما همراه شده
یاد همه ی اونهایی که التماس دعا دارند
یاد همه ی فراموش شده ها
یاد همه ی دلتنگها

امیدوارم سالی خوب و پربرکت داشته باشید
موفق و پیروز باشید در پناه حق

۳ نظر:

  1. عیدت مبارک جیگرمممم:*:*:
    شوخی شوخی یه سال گذستت :)))
    یادمه پارسال تو بلاگت به دونه دوهه بچه ها تبریک گفته بودی
    :*:*:
    امسالم یه جور دیگهه
    مرسی گلم
    عید تو هم مبارک

    پاسخحذف
  2. موسیقی متنت !!! حالمو داغو کرد خانومی:*:*:*
    فردا بلاگ آپ ی کنم
    این موزیک متنمه !
    فدام
    دوست دارم یادت نره :*:*:

    پاسخحذف
  3. salam be mah banooye kochak o mehraban
    bebakhsh zabane farsie systemam paride
    omidvaram sale jadid por az roozhaye khoob o khastani baraye to bashe va hamishe mehraboon bashi
    eydet mobarak

    پاسخحذف