دست به نوشتن نمیره حتی برای غرغرکردن که تو هم دیگه عاصی شدی از دستش
دلم فریاد میخواهد تا جایی که بتونم خودم رو خالی کنم × نمیگم گریه میخواهد چون حداقل این هفته بیش از حد گریه کردم
1هفته است هرصبح روزهای شروع نشده رو (ببخشید) بالا میارم × امان از این معده بی شعور
از میگرن و سینوزیت نپرس که اعصاب ندارم
×
برام سوال شده چرا رابطه هایی که شروع میشه همچین یهویی یکدفعه یک کدوم از طرفین سرد میشه ×چرا؟ برای محبت و دوست داشتن بیش از حد طرف مقابلشه؟ تکراری میشه؟عادت میکنه؟ این درحده سواله مخاطب خاص نداره
×
دلم یک جزیره میخواهد حتی شده برای یک روز × بی توقع تر از من دیده بودید؟ × که فقط خودم باشم بدون حتی گوشی موبایلم ... که کنار ساحل دراز بکشم و به صدای موج دریا گوش بدم و بخوابم
×
سرم باد کرده از این همه علامت سوال که جوابی براشون پیدا نشده×درست مثل اس ام اس که میفرستی جواب نمیگری ، نمیدونی طرفت جوابی نداشته براش یا خوشش نیومده یا براش مهم نبوده!
×
قلبم پر شده از یک دوست داشتنی که هرچی نثار میشه کمتر جواب میگره × هرچی میدوه کمتر میرسه × هرچی بی پروا میشه کمتر به چشم میاد تکراری میشه لوس میشه دل میزنه × هرچی دنبال چیزی هستی که حرف بزنی با کله میخوری به یه سکوت که از این سر شهر به اون سر شهر کشیده شده و انقده لعنتیه که قصد شکسته شدن نداره و چقدر جزرآوره× چقدر دلم سادگی و بچگی کودکی رو میخواست که نقشه میکشید برای آینده اش×فکر میکرد 18ساله بشه خیلی بزرگ شده پس 20سالگی ازدواج میکنه و 22سالگی هم مادر دختری خوشگل و تپل میشه که فقط پیراهن رنگ و وارنگ و چین چین تنش کنه و موهاشو دم موشی کنه و روبان بزنه×18گذشت سخت...20سخت تر...وایـــــــــی از 22سالگی که تلنگر خوردی که فقط این چند تا سن توی رویات قشنگ بوده و 22سالگیت هم تموم شد و دی ماه میشه 23سال ات و باید بشینی برای مرحله جدید زندگیت توی واقعیت دور از رویای بچگی ات نقشه بکشی که بهش بتونی برسی چون سنی نداری
×
چقدر این روزها تنهایــی بیش از حدم رو حس میکنم×دوست هایی که توی واقعیت همه جواب پس دادن و برای همین دورشون رو خط گرفتی و دوست هایی که دور هستن ازت و چقدر دلشون برای تو میسوزه که چقدر درد دل داری و هرچقدر درد دل میکنی سیرمونی نداری × گوش مجانی و مفت اون سر دنیا گیر آوردی هی برای اون بیچاره ها حرف میزنــــــــــــــــی و اگه نداشتیشون حتما دق مرگ شده بودی× دوست خوب نعمتیه که من حداقل 2تا دسته گلش رو دارم
×
چقدر ذهن و فکرم داغونه که جدیدن فقط خواب از نوع بدش میبینم که آخر همشون به بیمارستان ختم میشه و همیشه اونی که روی تخت افتاده منـــم × چقدر دلم میخواهد اون موقع گوشیم رو بردارم زنگ بزنم و نمیزنم و دلم میسوزه و سرمو میبرم زیر پتو یا گریه یا انقدر از این پهلو به اون پهلو تا اون پهلو بی صاحب سابیده بشه خوابت ببره
×
بعضی وقت ها حس میکنم سر2راهی گیر افتادی × میخواهی بری نمیتونی انگار تعهد داده باشی و قول داده باشی انگار پات گیره × میخواهی حرف برنی اما چون درد نداری درد دل نمیکنی انقد این سکوت وامونده ات رو کش میدی که آدم بیخیال میشه اما حسابش رو هنوز داره که چقدر قول دادی در مورد بعضی مسائل حرف بزنی و نزدی و پیچوندی × کاش منم مثل تو میشد محرم باشم × یا کلا سیستمت همینه تودار
×
احساس تنهايي دارم سردي . عرياني و تو با فاصله اي نه خيلي دور اما نه نزديک هم × نه کنارم نه من در بغلت نه مثل وقت ِ نازم کشيدن × و من چقدر حس ِ بي پناهي دارم و بغض و گريه آنقدر که ميخواهم خودم را بغل کنم و تنهايي بميرم از اين تنهايي ِ قريب ×بايد لجباز شوم مثل هميشه بداخلاق بيتفاوت × بايد پشت اين همه بد , قايم شوم اگر که نه , آوار ميشوم که اين منم زني آنقدر شکننده که احساساتم بر باد ميدهد مرا ××× اينجايم را ميفهمد حتما بغلش را باور دارم حتي اگر روزي فراموشش شوم. به تهش برسيم × بغلش را ميخواهم از سر درد بغل ِ از سر ِ درد ميخواهم بغل محکم
×
بیش از حد چرندیات بافتم و غرزدم × شرمنده واقعا × دلم چقدر عاشقانه میخواهد که بنویسم که بخوانی و مثل همیشه عبور کنی
کجاي مهرباني تو ام ؟
×
پ.ن:این روزها دل مادرک هم برای دخترکش میسوزد که چرا انقدر ضعیف و کلافه است×و من چقدر دلم تنگه که بی هوا بپرم توی بغلش و گریه کنم و بگم چرا سهم من از این دنیا به این بزرگی فقط رنج و دردشه که تمومی نداره و خوشیش ثانیه ای عمل میکنه و محو میشه
×
تو از تنها چيزی که سر در نمی آوری شعر است
حالا فرض کن يک شاعره عاشقت شده است و
خودت را بزن به بی خيالی
حالا فرض کن يک شاعره عاشقت شده است و
خودت را بزن به بی خيالی
×
در خواب هایم از آسمان دارد انار می بارد
بی چتر بیا
وقتی زیر همه ی قول های مردانه ات زده ای
خنده دار است ولی
من از این همه تو
کمی عشق می خواهم
بی چتر بیا
وقتی زیر همه ی قول های مردانه ات زده ای
خنده دار است ولی
من از این همه تو
کمی عشق می خواهم
×
این پست به شدت تلخه نمیدونم چـــــــــــــــرا
منو ببخش خب...تقصیره دله خره
چون عهد نمیشود کسی فردا را ........ حالی خوش کن تو این دل شیدا را
پاسخحذفمِی نوش بنور ماه ای ماه که ماه ........ بسیار بتابد و نیابد ما را
نبینم ابن همه تنهایی ات رو... کیلومتر چیز مزخرفیه ... اصلاً چیز هم نیست...
پاسخحذفآرزو می کنم به جایی برسی که اون جا همونی باشه که می خواهی... اینه آرزوی من برای تو
دلنشين بود...
پاسخحذفavalan rabetehaee ke zod sard mishan mamlan aghlani shoro nemishan yani kheili ehsasian pas omidi besh nabayad bast
پاسخحذف\
dovoman babat in dardo balaha hatman 1 dr bor
o
savab dare
sevoman ki tanha nist inrooza
chahroman jaleb bod mash mina
panjoman up mikoni off bezar
shishoman hamishe shad bashi ma doat mikonim
سلام وب لاگ واقعا قشنگی داری
پاسخحذفwww.ghalb-yakhy.blogfa.com
خوشحال میشم یه سر بزنی اگه وقت کنی
بگذار که با گریه خود شاد بمانم
انم که چو ویران شوم اباد بمانم
نا شادی ما گر سبب شادی توست
شادم که در این غم بمانم تا شاد بمانی